امام جمعه بیرجند: مراسم مذهبی مقدمهای برای دعوت به عدل است
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۸۱۸۹
به گزارش خبرنگار ایرنا حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی روز چهارشنبه در نشست شورای راهبردی غدیر استان خراسان جنوبی گفت: آنچه میتواند بشر را قانع کند، عدالت و اصل مکتب اهل بیت است.
وی افزود: اقشار مختلف جامعه و مردم در خانواده باید آثار عدالت را از کسانی که ادعا دارند، ببینند زیرا اصل مکتب اهل بیت (ع) اقناع کننده است و اندیشمندان طرح تعریف کنند تا این پیامها را به گوش مردم و جوانان برسانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی با بیان اینکه آنچه میتواند نفس را قانع کند، اجرای عدالت است گفت: چه فرصتی بهتر از این موقعیت که در اختیار دارید، زمانی که دنیا در حال تحول است و مقام معظم رهبری از آن به پیچ تاریخی یاد کردند که آثارش روز به روز ظاهر میشود.
وی تاکید کرد: روی طرحهای علمی حساب شده کار کنید و آنها را به اجرا در بیاورید چرا که دنیا آماده است و اگر الگو نشان دهیم خود را تا اقصی نقاط جهان نشان میدهد و بالاترین کار خیر که نجات نوع بشر است زیرا اسلام و انقلاب اسلامی فقط منحصر به یک کشور و ملت نیست و نشانههای صدور انقلاب در جهان مشاهده میشود.
حجتالاسلام و المسلمین عبادی گفت: کارهای اساسی که در دولت سیزدهم و کمتر از دو سال اخیر انجام شده خیلی فوقالعاده است و باید به مردم گفته شود؛ اینها جزو مسائل روزمره نیست که بلافاصله همگان آثارش را ببینند اما گفته نمیشود.
وی افزود: در مقابل دیگران به صورت پارازیت مسائل حاشیهای را به میدان میآورند تا افکار عمومی را از این مسائل اصلی دور کنند لذا در تبلیغات سوء، هنرمند هستند.
امام جمعه بیرجند گفت: امیدواریم سازمانهای فرهنگی و تبلیغاتی و دولت در شرایط فعلی مردم را بیش از پیش آگاه کنند که امید و ایمان در همین موضوع است.
وی با قدردانی از تلاشهای اعضای شورای استانی غدیر ادامه داد: آنچه هدف غایی همه این مقدمات و تلاشهاست که خداوند به همه شما خیر دهد، بازگشایی راه تمدن صحیح انسان است.
حجتالاسلام و المسلمین عبادی با اشاره به اینکه مشکلات بشر، خانواده، جامعه، بینالملل، مدیریتها و بازار از نبود عدالت است گفت: امام علی (ع) یک شخص نیست بلکه جریان بعثت همه انبیا در علی خلاصه میشود.
وی اظهار داشت: همانطور که در قرآن آمده سرکشی، ظلم و اعراض از تحمل عدالت به ضرر خود بشر است و همه انبیا برای اجرای عدالت آمدند و همه آنها در امیرالمومنین (ع) خلاصه میشود.
نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی گفت: درمان معضل بشر آخرالزمانی که گرفتار همه فتنهها میشود، برپایی قسط و عدل است بنابراین این همه تلاش و برنامه و مراسم و دعوتیها برای این است که امروز بشر سرگردان به بنبست رسیده و زمان آن رسیده که بشر دعوت شود و به عدل بازگردد.
وی افزود: عدالت اقتصادی جزئی از عدل است و عدل به معنای هر چیزی در جایگاه خود قرار گرفتن است یعنی انسان باید در جایگاه انسانی قرار بگیرد در حالی که فرهنگ لیبرال غرب به گفته خودشان، از انسان گرگ برای انسان میسازد.
حجتالاسلام و المسلمین عبادی گفت: امروز فرهنگ آلوده غرب همه دنیا را آلوده کرده است و ما هم که شعارش را میدهیم آلوده به گریز از مرکز انسانی هستیم دلیلاش همین مشکلات دروغگویی، کمفروشی، سوء مدیریت، بیتفاوتی، به جای سکوت حرف زدن و به جای حرف زدن، سکوت کردن است.
وی گفت: علی به عنوان یک نماد عدالت بینالمللی در زبان غیرمسلمان نیز همین را میگوید و اساس مکتب اهل بیت (ع) بر عدل بوده زیرا خداوند هستی را بر فلسفه عدل آفریده است.
امام جمعه بیرجند با بیان اینکه کاروان بشری خسته شده است افزود: ملاحظه میکنید ستمگران در طول تاریخ و بیش از همه در زمان معاصر این بشر را دست به دست میکنند؛ چه بلایی به سر بشر آوردند که در هیچ جای کره زمین امنیت ندارد و ستمگران غربی اسم وحشیگری را تمدن گذاشتند.
وی گفت: کسی که دچار بیماری حرص است دنیا را به او بدهند سیری ناپذیر است و اگر کسی در مقابلش از گرسنگی بمیرد برای او فرق نمیکند چون جایگاه ابلیس و درنده را گرفته است.
حجتالاسلام و المسلمین عبادی اظهار داشت: دنیا از ظلم به ستوه آمده است و هم جایگاه عدل را میداند لذا افراد با هر کیش و مذهبی وقتی اربعین به کربلا میآیند، نشان میدهد افکار عمومی دنیا متوجه این است که حضرت علی (ع) نماد بعثت همه انبیا و امام حسین (ع) شهید این راه حق است، نشانی امام عصر (عج) را هم از حسین میگیرند و شرط اول این است که ما همراه شویم.
استانها خراسان جنوبی ۰ نفر برچسبها عدالت اجتماعی بنیاد غدیر خراسان جنوبی امام علی سید علیرضا عبادیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: عدالت اجتماعی بنیاد غدیر خراسان جنوبی امام علی سید علیرضا عبادی عدالت اجتماعی بنیاد غدیر خراسان جنوبی امام علی سید علیرضا عبادی حجت الاسلام و المسلمین عبادی خراسان جنوبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۸۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!
من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.
ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!
مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.
توضیح این ادعا چنین است؛
۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.
این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " میباید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم میآئیم و حرفهایمان را میزنیم. هیچ کس هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد."
و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."
۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .
اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»
در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود، ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.
۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.
اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.
آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمیکشد که بافت فرسوده میشود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.
مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.
امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم!
بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.
۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.
او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت" و نقد "ارباب دیانت".
استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمیکنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."
۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.
او چنین میگفت :
"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولتهای آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکافهای طبقاتی اقدام کنند. تبعیضها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید میکنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."
استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقدههای روانی است و عقدههای روانی تولید انفجار خواهد کرد!"
شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»
بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟